اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱۷

روز بعد
مکان: پاسگاه
بیو سوهو

افسر پلیس روبروم نشست: چی میخوای بگی

پوزخند زدم: اول دستامو باز کن تا بهت بگم

افسر: نه باز نمیکنم، میگی یا نه؟؟

هوففی کشیدم: باش میگم

بعد شروع کردم و قضیه شوهر ا. ت رو ب افسر گفتم.

افسر پلیس ک همکار خودمونم بود میدونست من چندین ساله که پلیس حل پروندم و سابقه دارم. ب خاطر همین حرفمو باور کرد چون میدونست اشتباه توی کارم نیست.

افسر با تعجب گفت: یعنی... یعنی دیشب اون مرد تو مشتم بوداا!!! تازه با هم حرف هم زدیم!!! اون لعنتی توی مشتم بود! چطور تونست...

افسر با عصبانیت گفت: خب چکار کنیم

نیشخند زدم: امشب عملیات دارن! ادرس خونشونم بلدم... امشب میریم سر وقتشون... ولی قبلش..

افسر:قبلش چی؟

ترسناک خندیدم:کاری کن ا. ت رو اخراج کنن تا زیر دست و پامون نباشه!
دیدگاه ها (۵)

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱۸

سلام به شما گوگولیای منن😍🥹🩷اکوا میخوامم😭💔روبی خوشگلمم خوش او...

فالو نشه؟؟ 🥹❤

سلام خوشگلااصاحبم داره پارت جدید رو تایپ میکنه براتون... اگه...

ا~ت و تودوروکی پارت ۳۱{دید ک ا~ت اونجا نیس} {پنجره ی دایره ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط